معنی پز ح س =پثلشزغزمثس حثق سثزخدی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

پز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

show

پز دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

boast, flaunt, roister

پز دادن (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

blow, gussy

آب پز شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

stew

آب پز شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

stewed

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

Mc

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مک

جست‌وجوی متن

sprinklingly

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آب پز

boiled

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آب پز شده، آب پز

pan roast

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کباب پز

steamer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بخار پز، کشتی بخار، ماشین بخار، دیگ بخارپز

steamed pudding

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پودینگ بخار پز