معنی پریسا | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

پریسا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

exorcist, fairy

جست‌وجوی مشابه

پریسان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

elfin

پریسایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

exorcism, feyness

پایساخت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

infrastructure

پدیسار کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

replicate

پرزسان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fluffy

جست‌وجوی متن

pyxis

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پریسا

prissies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پریسا

pliss

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پریسا

piceous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پریسا، قیروار، قیردار، زفت دار، قابل اشتعال، اتشگیر

pertussal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرتسال