rivetedدیکشنری انگلیسی به فارسیپرچین، پرچ کردن، پر چین کردن، بهم میخ زدن، محکم کردن، با میخ پرچ محکم کردن
rivetsدیکشنری انگلیسی به فارسیپرچین، پرچ کردن، پر چین کردن، بهم میخ زدن، محکم کردن، با میخ پرچ محکم کردن
hedgeدیکشنری انگلیسی به فارسیپرچین، حصار، مانع، چپر، راه بند، پرچین ساختن، خاربست درست کردن، احاطه کردن، طفره زدن، از زیر در رفتن