flounceدیکشنری انگلیسی به فارسیفلاون، حرکت تند و ناگهانی، جست و خیرز، جولان، چین دار کردن حاشیه لباس، پرت کردن، تقلا کردن
flouncesدیکشنری انگلیسی به فارسیفلون ها، حرکت تند و ناگهانی، جست و خیرز، جولان، چین دار کردن حاشیه لباس، پرت کردن، تقلا کردن
luteدیکشنری انگلیسی به فارسیلوستر، عود، بربط، حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری، درزگیری کردن، عود زدن، با بتونه پر کردن