170 مدخل
prolific
ceremonious
living
insightful
abstractedly
قالب گیری
ملدل
قالب شده، کپک زدن، سرشتن، کپرک زدن، با قالب بشکل دراوردن
مولداوی
جوشاندن، ورق را رو کردن
پرمیکس
پرمیری، شیهه اسب، شیهه، شیهه کشیدن
پرمیر
پرمین، وابسته بدوره زمینشناسی پرمیان
پرمیتیا