863 مدخل
frail, ingredient
delicate
title
foot, limb, pede _, pod _
foot-candle
leg
خیلی ممنون
پا زدن، دارای پا یا سم شکافته
پا، پنجه، جای پا، انگشت پای مهره داران، با انگشت پا زدن یا راه رفتن
پا زدن، مشارکت کردن در، سهم دادن در، کردن، دارفانی را وداع گفتن
پا کشیدن، مزاح
پا پاشی