filterدیکشنری انگلیسی به فارسیفیلتر کردن، صافی، صاف کن، پالونه، صاف کردن، تصفیه کردن، اب صاف کردن، پالودن
filtersدیکشنری انگلیسی به فارسیفیلترها، صافی، صاف کن، پالونه، صاف کردن، تصفیه کردن، اب صاف کردن، پالودن