معنی يَpْ | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

بطی ئ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slow, tardy

چهار وجهی (شی ئ)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

square

حدیده مانند (شی ئ)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

screw

زهوار در رفته (حیوان و شی ئ)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

decrepit

سربی (شی ئ)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lead

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

تزئینات حکاکی شده به شکل برگ آکانتوس(معماری)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

acanthus

حکم هیئت منصفه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

verdict

طرح حک شده بر لینولئوم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

linocut

حکایت کردن با جزئیات

دیکشنری فارسی به انگلیسی

recount

بطی ئ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slow, tardy

جست‌وجوی متن

Elie Metchnikoff

دیکشنری انگلیسی به فارسی

الي متچينوف