21 مدخل
moment, sitting, time
firstly, prima facie
bodily
در وهله اول
تجدید نظر کنید، وهله، نوبت، برگشت، تلافی کردن
تجاوز، وهله، نوبت، برگشت، تلافی کردن
مطبوعات، یک دوره یا یک وهله کار ماشین چاپ
مطبوعات را اجرا کنید، یک دوره یا یک وهله کار ماشین چاپ