معنی ولو بلغ-ما | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

ولو

دیکشنری فارسی به انگلیسی

loose

ولو اینکه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

albeit

ولو شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

disperse, scatter, spread, spread-eagle

ولو کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

scatter, spread-eagle

جست‌وجوی متن

volva

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ولو

vulva

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ولو، فرج، مادگی

tedded

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تودوز، پخش کردن، ولو کردن، برگردان کردن

ted

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تد، پخش کردن، ولو کردن، برگردان کردن

teds

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تد، پخش کردن، ولو کردن، برگردان کردن