reverberateدیکشنری انگلیسی به فارسیبازتاب دادن، منعکس کردن، پیچیدن، طنین انداختن، ولوله انداختن، معکوس
tubingدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی