143 مدخل
umlaut
resolution, split
resolvable
resolve
وراک زدن
وراکروز
ترامونتون، بیگانه، وراکوهی، واقع در ماوراء جبال الپ
واکرها، مسافر، رهرو، رهگذر، عابر
واکاشان