واخوردهدیکشنری فارسی به انگلیسیbankrupt, beaten, dross, execrable, outcast, second-rate, shoddy, warmed-over
sensationalismدیکشنری انگلیسی به فارسیحساسیت، پیروی از عواطف واحساسات، پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز