14 مدخل
resolve
resolution, split
resolvable
percussion
باز کردن، از پیچیدگی دراوردن، بیرون اوردن، گره گشودن، وابافتن، واچیدن
unknits، گشودن، باز کردن، وابافتن، وابافته شدن
بی نظیر، گشودن، باز کردن، وابافتن، وابافته شدن