tonguesدیکشنری انگلیسی به فارسیزبان ها، زبان، زبانه، شاهین ترازو، گفتن، بر زبان اوردن، دارای زبانه کردن
impulsesدیکشنری انگلیسی به فارسیانگیزه ها، بر انگیزش، ضربت، انگیزه ناگهانی، ضرب، انگیزه دادن به، تکان دادن، بر انگیختن