isodimorphismدیکشنری انگلیسی به فارسیایزدیمورفیسم، تقارن دو شکلی، هم دو شکلی، تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
likeدیکشنری انگلیسی به فارسیپسندیدن، نظیر، دوست داشتن، خوب بودن، دل خواستن، بسان، همچنان، به تساوی، مانند، همانند، شبیه، همچون، قرین، هم شکل، هم جنس، متشابه، همگونه، مثل، چون، سان، چنان، چ