110 مدخل
bigamist
consort, match , mate, partner, spouse, wife
viscountess
old lady
missis
یکپارچه، داشتن یک همسر، یک زنی، یک شوهری، تک گایی
monogamists، طرفدار داشتن یک همسر
monogamist، طرفدار داشتن یک همسر
همسر