resembledدیکشنری انگلیسی به فارسیشبیه به، شباهت داشتن، مانستن، تشبیه کردن، مانند بودن، همانند کردن یا بودن
resemblesدیکشنری انگلیسی به فارسیشبیه است، شباهت داشتن، مانستن، تشبیه کردن، مانند بودن، همانند کردن یا بودن
likeدیکشنری انگلیسی به فارسیپسندیدن، نظیر، دوست داشتن، خوب بودن، دل خواستن، بسان، همچنان، به تساوی، مانند، همانند، شبیه، همچون، قرین، هم شکل، هم جنس، متشابه، همگونه، مثل، چون، سان، چنان، چ