5449 مدخل
even, too, very, yet
equi-, homo-, mate, same
fellow
both
confederate
close
il
Il Duce
بی منطق بودن
بیمار ستاره دار، بداختر، بد طالع، بد بخت
دستکاری، ابرفت، ته نشینی
iliopubic
هم ارز
هم بستر
هم مورفیت
هم زمان بودن، هم زمانی، همبودی
هم زمان