130 مدخل
داخلی
فاصله ها، فاصله، وقفه، مدت، فرجه، خلال، فترت، ایست
رگ داخلی عضلانی
درون شنوایی داخلی
ترشح داخلی، هورمون، ترشح درونی
درونی می کند، درونی کردن، داخلی کردن، باطنی ساختن