1753 مدخل
permutation
holography
fume, pyramid
pyramidal
بیمار ستاره دار، بداختر، بد طالع، بد بخت
il
بدبختی، بدی، نا هنجاری
مرتب شده اند، بد نهاد، ناخوشایند، ناجور، نا سازگار، نا مناسب
سلامتی بد
هضم معده
هم ارز
هضم شده، هضم کردن، گواریدن، هضم شدن، خلاصه کردن و شدن
هم بستر
هضم، خلاصه، هضم کردن، گواریدن، هضم شدن، خلاصه کردن و شدن