ناموردیکشنری فارسی به انگلیسیcelebrated, famed, famous, legendary, noble, prestigious, storied, well-known
ناموریدیکشنری فارسی به انگلیسیcelebrity, éclat, fame, honor, laurels, name, nobility, prestige, publicity
bustsدیکشنری انگلیسی به فارسیاتوبوس ها، مجسمه نیم تنه، سینه، مجسمه، بالاتنه، ترکیدگی، انفجار، ورشکست شدن، خرد گشتن، ورشکست کردن، بیچاره کردن
bustدیکشنری انگلیسی به فارسیسینه بند، مجسمه نیم تنه، سینه، مجسمه، بالاتنه، ترکیدگی، انفجار، ورشکست شدن، خرد گشتن، ورشکست کردن، بیچاره کردن