معنی نگهبان | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

نگهبان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

guard, lookout, sentinel, sentry, warder, watch, watchman

جست‌وجوی مشابه

نگهبان اداره

دیکشنری فارسی به انگلیسی

custodian

نگهبان شب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

night watchman

نگهبان شخصی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bodyguard

نگهبان و پرورش دهنده حیوانات در شکارگاه ها

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gamekeeper

نگهبانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

guard, ward, watch

جست‌وجوی متن

keepsaky

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نگهبان

holdsman

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نگهبان

watchmanship

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نگهبان

patronessship

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نگهبان

warderer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نگهبان