285 مدخل
vigilance
safeguard
guard, lookout, sentinel, sentry, warder, watch, watchman
custodian
night watchman
نگهبانان، نگهبان، دیده بان، کشیک، قراول، سربازمحافظ، نگهبانی کردن
نگهبان ساحلی
نگهبانان، سگ نگهبان، نگهبان، نگهدار، سگ پاسبان، سگ چشم سفید
نگهبان ها، سرپرستی، قیمومت، للگی، تعلیم سرخانه
نگهبان دروازه بان