naturesدیکشنری انگلیسی به فارسیطبیعت، ماهیت، سرشت، ذات، فطرت، نوع، طبع، خاصیت، گونه، نهاد، روح، خوی، گوهر، منش، سیرت، غریزه، خو، افرینش، مشرب، خمیره، خیم
up-to-dateدیکشنری انگلیسی به فارسیبه روز، نو، بهنگام، در جریان روز، تازه، جدید، مطلع، باخبر، مطابق اخرین طرز