stanchedدیکشنری انگلیسی به فارسیکاهش یافته است، فرو نشاندن، خاموش کردن، بند اوردن، جلو خونریزی را گرفتن، ساکت شدن
repellingدیکشنری انگلیسی به فارسیدفع کردن، عقب نشاندن، جلوگیری کردن از، رد کردن، نپذیرفتن، بیزار کردن