26 مدخل
burrow, mine, tunnel, undermine
sap
tunnel
mine
tunneler, tunneller
sapper
تونل زنی، نقب زدن، تونل ساختن
burrowing، نقب زدن، زیرزمین لانه کردن، پنهان شدن
تونل، نقب، سوراخ کوه، نقب راه، نقب زدن، تونل ساختن
لانه ها، نقب، پناه گاه، نقب زدن، زیرزمین لانه کردن، پنهان شدن
تضعیف می کند، تحلیل بردن، نقب زدن، از زیر خراب کردن