oilدیکشنری انگلیسی به فارسیروغن، نفت، چربی، مواد نفتی، رنگ روغنی، مرهم، نقاشی با رنگ روغنی، روغن زدن به، روغن کاری کردن، روغن ساختن
pastelsدیکشنری انگلیسی به فارسیپاستیل، نقاشی با مداد رنگی، وسمه، نیل گیاه، ایساتیس رنگرزان، خمیر مواد رنگی
pastelدیکشنری انگلیسی به فارسیپاستل، نقاشی با مداد رنگی، وسمه، نیل گیاه، ایساتیس رنگرزان، خمیر مواد رنگی