60 مدخل
critic
dunce, ignoramus
lawless
destitute, poor
lack, famine
airhead, blind, ignorant
منتقدان، نقاد، منقد، نقدگر، کارشناس، نکوهشگر، سخن سنج، انتقاد کننده
انتقاد شدید، نقاد موشکاف
منتقد، نقاد، منقد، نقدگر، کارشناس، نکوهشگر، سخن سنج، انتقاد کننده
منتقد، ناقد بی اطلاع، نقاد کم مایه
نادان بودن