نامدیکشنری فارسی به انگلیسیappellation, cognomen, denomination, first name, forename, name, reputation, repute, title
starدیکشنری انگلیسی به فارسیستاره، اختر، کوکب، نشان ستاره، نجم، خط سفید پیشانی اسب، درخشیدن، باستاره زینت کردن، ستاره نمایش وسینماشدن