188 مدخل
dirt, filth, impureness, ordure, pollution
insecure, shaky
incautious
unclean
bad, despicable, unsung
noncombatant
دستورالعمل، نجاست، براز، زباله
اداری، نجاست، براز، زباله
دفع ادرار، مدفوع، زوائد، فضله، نجاست، سگاله، عن، پس مانده
بی تفاوتی، بیزاری، عمل شنیع، نفرت، زشتی، پلیدی، کراهت، نجاست
نجات دهنده، یک دریچهای، یک کپهای، دارای صدف یک پارچه