11 مدخل
childish, crude, sophomoric, young
raw
خدایا
نصف پخته شده، نیم پخته، ناپخته، ناقص، خل، بی تجربه، خام
خام، زمخت، ناپخته
خرد، خام، زمخت، ناپخته
خرد، ناپختگی، خامی، نا هنجاری
rawest، خام، نارس، سرد، نپخته، کال، بی تجربه