معنی ناوبری کور (کشتی رانی) | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

ناوبری کور (کشتی رانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dead reckoning

جست‌وجوی مشابه

ناوبری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

naval, sailing

ناوبری کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

conn, navigate, pilot

درجات قطب نما در ناوبری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

point

وابسته به ناوبری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

navigational

نامبری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

nomination

جست‌وجوی متن

navet

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناوبری

unwebbing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناوبری

navigerous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناوبری

inobservation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناوبری

navipendular

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناوبری دریایی