enlistsدیکشنری انگلیسی به فارسیبستن، کمک طلب کردن از، نام نویسی کردن، برای سربازی گرفتن، در فهرست نوشتن، سرباز کردن
enlistingدیکشنری انگلیسی به فارسیاعتیاد، کمک طلب کردن از، نام نویسی کردن، برای سربازی گرفتن، در فهرست نوشتن، سرباز کردن
enlistدیکشنری انگلیسی به فارسیدرخواست، کمک طلب کردن از، نام نویسی کردن، برای سربازی گرفتن، در فهرست نوشتن، سرباز کردن
blackmailدیکشنری انگلیسی به فارسیچنگ زدن، تهدید، باج سبیل، نامه بی امضاء و توهین امیز، با تهدید از کسی چیزی طلبیدن