نامدیکشنری فارسی به انگلیسیappellation, cognomen, denomination, first name, forename, name, reputation, repute, title
partialدیکشنری انگلیسی به فارسیجزئي، بخشی، قسمتی، پارهای، جانبدار، طرفدار، نا تمام، متمایل به، طرفدارانه، غیر منصفانه، علاقمند به
carefulدیکشنری انگلیسی به فارسیمراقب باشید، دقیق، مواظب، محتاط، با احتیاط، متوجه، بادقت، ساعی، بیم ناک