معنی نامده | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی هم‌آوا

نام ده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

eponym

جست‌وجوی مشابه

نادهنادگرایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

indeterminism

نامبهم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

clear, pellucid

نامجهز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ill-equipped

نامدار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

celebrated, famed, famous, legendary, name, noted, ranking, titular

نامداری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fame

جست‌وجوی متن

nomenclaturist

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نامدارگر

polypseudonymous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پلیپسی نامدار

nonambiguous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

یکنواخت نیست، نامبهم

pleiad

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پلید، هفت شخص نامدار

pleiads

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جلوه های ویژه، هفت شخص نامدار