معنی ناقادر کردن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

ناقادر کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

incapacitate

جست‌وجوی مشابه

استدعا کردن (نادر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

invocate

چپاول کردن (نادر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

depredate

غارت کردن (نادر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

depredate

گمراه کردن (نادر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

demoralize

تاراج کردن (نادر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

depredate

جست‌وجوی متن

nobbler

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نابالر

nadder

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نادر

nasard

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نازارد

infrequentcy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نادر بودن

neatherd

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نادر، گله بان، چوپان، گاو دار