معنی ناشستن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

نارستنی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

irredeemable

نشستن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

alight, light, perch, plump, settle, sit

نشستن برای عکسبرداری شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pose

نشستن برای نقاشی شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pose

نشستن پرنده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sit

جست‌وجوی متن

sit back

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نشستن

sit up

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نشستن

situps

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نشستن

sit in

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نشستن در، قطع کار، اعتصاب، حضور در محلی بعنوان اعتراض

sit-down

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نشستن، اعتصاب کارمندان