26 فرهنگ
72 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه
نابسیج کردن (ارتش)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
inactivate
نابیانگر
دیکشنری فارسی به انگلیسی
inexpressive
نابیمار (پزشکی - روان شناسی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
normal
نابینا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
blind, eyeless, sightless
نابینا کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
blind
بیشتر
۱۹ واژه مشابه
جستوجوی متن
lethargised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابینا
nimbiferous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابینایی
nonswimmer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابینا
junkmen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابینا
bewpers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابینا
بیشتر
۴۳ واژه در متن