نابجادیکشنری فارسی به انگلیسیill-advised, ill-considered, improper, inapt, incorrect, infelicitous, injudicious, inopportune, mistaken
resultدیکشنری انگلیسی به فارسینتيجه، نتیجه، حاصل، اثر، پی امد، دست اورد، بر امد، منجر شدن، منتج شدن، نتیجه دادن
inelasticدیکشنری انگلیسی به فارسیناپایداری، غیر قابل انعطاف، بدون قوه ارتجاعی، بدون کشش، ناجهنده، شق، سرکش، تغییر ناپذیر