میزاندیکشنری فارسی به انگلیسیamount, balance, degree, dimension, extent, matter, measure, peg, pitch, point, poise, quantity, rate, rating, scale, standard, volume, well-adjusted, worth
purviewدیکشنری انگلیسی به فارسیمجله، میدان دید، حدود صلاحیت، میدان، مواد اساسی، وسعت، حدود، قلمرو اجراء، چشم رس
purviewsدیکشنری انگلیسی به فارسیمقررات، میدان دید، حدود صلاحیت، میدان، مواد اساسی، وسعت، حدود، قلمرو اجراء، چشم رس