neverthelessدیکشنری انگلیسی به فارسیبا این اوصاف، با اینحال، هنوز، باز، ضمنا، با این وجود، معهذا، علیرغم
howeverدیکشنری انگلیسی به فارسیبا این حال، بهر حال، هنوز، ضمنا، با اینکه، اما، هر چند، اگر چه، معهذا، هر قدر هم
moonدیکشنری انگلیسی به فارسیماه، سرگردان بودن، اواره بودن، ماه زده شدن، دیوانه کردن، بیهوده وقت گذراندن، پرسه زدن