114 مدخل
sell
yield
agent, cause, ground, ic _, motivation, occasion, responsible
rub
move
تبدیل به مایع، گدازش، عامل موجب ترشح، ابگونه سازی
به ارمغان می آورد، اوردن، رساندن به، موجب شدن
آوردن، اوردن، رساندن به، موجب شدن
موجب می شود