501 مدخل
sell
yield
flow
laconically, shortly
tersely
justifiably
تبدیل به مایع، گدازش، عامل موجب ترشح، ابگونه سازی
به ارمغان می آورد، اوردن، رساندن به، موجب شدن
آوردن، اوردن، رساندن به، موجب شدن
به شیوه ای، مودبانه، باتربیت، مودب، با تربیت
غولپیکر، مقرون به ادب، مودب، مودبانه