lightensدیکشنری انگلیسی به فارسیروشن می شود، روشن کردن، سبک کردن، سبکبار کردن، کاستن، درخشیدن، راحت کردن، مثل برق درخشیدن، تنویر فکر کردن
utterدیکشنری انگلیسی به فارسیمطلقا، گفتن، ادا کردن، فاش کردن، بزبان اوردن، مطلق، کاملا، غیر عادی، بحداکثر، باعلی درجه