39 مدخل
available, ready, up
wait
prepare
prepare, prime, ready
mount
لیتوانی
لیتروز
واحد پولی لیتوانی
لیتوانیایی، زبان لیتوانی، اهل کشور لیتوانی
مهیایی
ارائه دهنده، مهیا کننده، بدست اورنده
ارائه دهندگان، مهیا کننده، بدست اورنده
در دست، مهیا
خواندن، اماده کردن، مهیا کردن، حاضر کردن