419 مدخل
freeze
decease, depart, die, dying, expire, fail, part, pass, perish, succumb
croak
intestacy
diggings, mine
لینک کردن، میتینگ، وسیله اتصال
خط بالا، تنظیم کردن، مرتب کردن، اماده و مجهز کردن
پیوند، میتینگ، وسیله اتصال
لینک ها، میتینگ، وسیله اتصال
ترکیبات، صف، طرز قرار گیری، ترتیب جای بازیکنان فوتبال
ترکیب، صف، طرز قرار گیری، ترتیب جای بازیکنان فوتبال
معدن مس
مهدان
معدن طلا
مهد کودک
معدن سولفور