معنی منمل | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

متملق

دیکشنری فارسی به انگلیسی

unctuous, flatterer, obsequious, subservient, sycophant, toady

مجمل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

abstract, passing, recapitulation, synoptic

مخمل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

velvet

مخمل ضخیم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

plush, velour, velours

مخمل کبریتی (پارچه بافی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cord, corduroy

جست‌وجوی متن

mammillaria

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ماملیاریا

mammilloplasty

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ماملیوپلاستی

dressing sacque

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مخمل زدن

mammilloid

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ماملیوئید

velvet-textured

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مخمل بافت