31 مدخل
reflection
reflect
reecho
reverberate, echo
reflective
image, mirror, reflect, retort
منعکس شده است، منعکس، بازتابیده، معکوس
catoptric، وابسته به ایینه و نور منعکس شده
نورپردازی غیر مستقیم، نور غیر مستقیم، نور منعکس شده
منعکس کننده