معنی منصوری | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

سرزمین منچوری در شمال شرقی چین

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Manchuria

ماموریت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

assignment, commission, duty, errand, expedition, mission

ماموریت اعطا شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

commission

ماموریت دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

authorize

ماموریت دادن برای اقامت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

station

جست‌وجوی متن

prismatic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منشوری، منشور وار

mansarded

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منصور

mense

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منصور

mensurate

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منصورتا

menseful

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منصور