abhorredدیکشنری انگلیسی به فارسیخشمگین، تنفر داشتن از، بیم داشتن از، ترس داشتن از، ترساندن، ترسیدن، منزجر شدن از
loathesدیکشنری انگلیسی به فارسینفرت، نفرت داشتن از، بیزار بودن، بد دانستن، منزجر بودن، بیزار کردن، مشمئز شدن
loatheدیکشنری انگلیسی به فارسیلعنتی، نفرت داشتن از، بیزار بودن، بد دانستن، منزجر بودن، بیزار کردن، مشمئز شدن
abhorsدیکشنری انگلیسی به فارسیعاشق، تنفر داشتن از، بیم داشتن از، ترس داشتن از، ترساندن، ترسیدن، منزجر شدن از